كشف بيماري از روي امضاء
____________________
زماني كه محققان و جرمشناسان متوجه شدند نقش خطوط انگشتان هر فرد در ميان افراد گوناگون متفاوت و هر شخصي داراي اثر انگشتي ويژه و خاص خود است، موجي از هيجان جامعه علمي را فرا گرفت و شايد بيش از هر كس جرمشناسان خوشحال شدند.
چرا كه سرنخي دردست داشتند و ميتوانستند با كمك آن ردپاي مجرم را در صحنه رويداد پيگيري كنند. اما زمان زيادي لازم نبود تا دانشمندان دريابند تنها وجه تمايز انسانها از يكديگر چهره و اثرانگشت نيست و بسياري از نشانههاي ديگر نيز وجود دارد كه ميتوان با كمك آنها نشانههاي تفاوت افراد را جستجو كرد. اولين موردي كه بسياري از دانشمندان پس از اثر انگشت به سراغ آن رفتند، تفاوت نقش عنبيه چشم افراد بود.
ساختار عنبيه چشم با هزاران رشته عضلاني ظريف در آن تقريبا براي هر شخصي كاملا منحصربهفرد است و به هميندليل ميتوان سيستم اسكن ويژهاي را بر مبناي اين تفاوت طراحي كرد. در اين سيستم يك باريكه نور طرح ماهيچه هاي ظريف عنبيه را به طور كامل تصويربرداري ميكند و آنرا با بانك اطلاعاتي خود تطبيق و نتيجه را به عنوان كد شناسايي ارايه ميكند. پيشرفت علم، شكوشبههها را كمتر از قبل كرد و آزمايشهاي دقيق و كاملي كه مبني بر شناخت جديد ما از دنياي علم بود جانشين آن شد، شايد آزمايش دياناي امروزه بهعنوان دقيقترين ردياب هويت افراد به شمار ميرود.
اما تمام اين موارد تفاوتهاي فيزيكي و بيولوژيكي افراد گوناگوني بود كه بر مبناي برنامهريزي كدهاي ژنتيكي آنها از پيش تنظيم شده و قابل تغيير نيست و شايد چندان هم مشهود نباشد. استفاده و رديابي هر يك از اين نمونهها نيازمند ابزارهاي ساده يا پيشرفتهاي است كه شايد در دسترس همه نباشد. اما برخي ديگر از تفاوتهاي افراد وجود دارد كه بسيار آشكارتر است و علاوه بر آنكه ميتواند باعث شناسايي افراد شود از آن متهم ميتواند نشانههايي از ذهنيتهاي افراد و حتي تصويري از رفتارهاي عقلاني آنها و شبكههاي پيچيده ذهني را منعكس كند.
شايد يكي از بارزترين نمونههاي چنين رفتاري را بتوان به نوع راه رفتن افراد نسبت داد. اگر شما هم در نوع رفتارها و رفتوآمد دوستانتان تامل كرده باشيد حتما به اين نتيجه رسيدهايد كه هر يك از آنها داراي نحوه حركت ويژهاي هستند، اگر از مواردي كه به نارساييهاي جسمي و فيزيكي برميگردد، بگذريم بايد تاثير شرايط رواني و حالات تفكري فرد و حتي تصويري از نوع ذهنيتهاي اين اشخاص را در اين حركات ارادي جستجو كرد. نمونه بارز اين گونه بازتاب را ميتوان در رفتارهاي افراد شيزوفرني يافت.
نوع رفتار و حركتهاي اين افراد به شدت از مشغوليتهاي ذهني و آسيب هاي منجر به بيماري است كه درباره آنها به چشم ميخورد، حتي گاهي شايد بتوان نخستين نشانههاي يك بيماري را از همين رفتارهاي به ظاهر عادي جستجو كرد، نمونه بارز اين موارد خيرهشدنهاي بيدليل به يك نقطه است كه ميتواند نشانهاي از آغاز يك بحران باشد.
نمونه مشابه ديگر در اين خصوص را شايد بتوان در حركات دست و صورت افراد هنگام صحبت كردن با افراد ديگر جستجو كرد، اين عادت ويژه اگر چه امروزه بيشتر به عنوان يك مهارت به شمار ميرود اما در بسياري از موارد ردهاي رفتارهاي اوليه را از خود به جاي ميگذارد. اما يكي از موارد جالب ديگر در اين خصوص كه شايد كمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، رسم الخط هاي ويژه افراد است، موضوعي جذاب كه علاوه بر ترسيم تصويري ويژه و زيبا از ذهنيات افراد مختلف در لحظات خاص، ميتواند رمزهاي زيادي از شخصيت اين افراد را باز بتاباند.
همه ما تجربه رسم خطوط ويژه در هنگام بحثهاي خاص و شايد بارزتر از همه هنگام صحبتهاي تلفني يا در حين برگزاري جلسات رسمي را داشتهايم.
هنگامي كه به موضوعي خاص فكر ميكنيم يا ميخواهيم ذهن خود را بر يك موضوع متمركز كنيم و از آن مهمتر زماني كه در يك جلسه رسمي سرفصلها و نكات هم صحبت خود را يادداشت ميكنيم تا در نوبت صحبت خودمان آنها را عنوان كنيم هر يك از ما از تكنيكهايي استفاده ميكنيم كه در ذهنمان شكل ميگيرد و تصويرنهايي خود را در اين خصوص به شكل نهايي اين خطوط به ظاهري بي ربط آشكار ميكند.
عده اي از محققان اخيرا با مروري بر روي نمونههايي از يادداشتهاي افراد گوناگون به رابطه ميان نحوه يادداشت برداريها و شخصيت افراد پي بردهاند، اين ويژگي كه امروزه از لحاظ علمي مورد بررسي دقيق قرار گرفته است، به شما ميگويد كه اگر شما شخصيتي با ذهنيت پيچيده و تعدد موضوعات مربوط به تصميمگيري داريد يادداشتهاي شما و نحوه ارتباطي كه بين نقاط مختلف رسم ميكنيد، كاملا پيچيده است و در مقابل شايد يك رسم خطي و برجسته كردن عالي، نشان از ذهن بي خطر و ساده و بدون پيچيدگيهاي ويژه دارد.
اين تصور در حالي رخت دانش به تن كرده است كه شايد در نگاه اول به نظر برسد هنگاميكه ورقهاي كاغذ سفيد در اختيار داريد و ميخواهيد موارد مهمي را در آن يادداشت كنيد فقط به دنبال فضاي سفيد خالي ميگرديد، اما اينگونه نيست انتخاب فضاهاي خالي بهصورت تصادفي انجام نميشود بلكه با هدفمندي ذهني (و البته اكثر اوقات به شكل غيرارادي) اتفاق ميافتد.
اگر رابطه بين نگارش سرفصل بحثها در هنگام گفتگو ويا جلسات و نوع رفتار و عملكرد ذهني آدم عجيب باشد از آن جالبتر رابطه بين خطوط درهم و غيرارادي رسم شده در طول جلسات يا هنگام مكالمه يا فكر كردن به موضوع خاصي است كه خود را به شكل نمادهاي غيرارادي نشان ميدهد. اين خطوط درهم و برهم در بعضي ازموارد دستيار روانشناسان ميشود تا آنها را به لايههاي عميق ذهني افراد راهنماي كند. اين افراد حتي به دنبال كشف بيماري از روي امضا هم برآمدهاند.
گروهي از روانشناسان اخيرا نمونه رابطه اين نمادهاي رسم شده ناآگاه را با آغاز برخي جريانات رواني پيگيري كردهاند و توانستهاند نمونههاي جالبي از رابطه اين دو را بيابند. اين مطالعه گسترده كه به تازگي آغاز شده است، ريشههاي قديمي دارد. افرادي مانند يونگ پيش از اين به طور جدي نقشهاي رمزي و بازتاب آنها در رفتارهاي مردمان را مرور كرده و اتفاقا به اسم اين خطوط ناخودآگاه پرداخته بود اما اين بار قرار است تااين نشانههاي به ظاهر بياهميت باعث برداشتن گامهاي جدي در شناخت دروني انسان شوند.
انسان موجودي پيچيدهاست كه ذهني پيچيده و ناشناخته رهبري آن را بر عهده گرفته است. اين، ذهنيت كشف نشده است كه ميتواند انعكاس هاي غيرعادي فراواني داشته باشد بنابراين حتي نبايد از كوچكترين رفتارهاي اين مغز پيچيده نيز به سادگي عبور كرد. شايد در بين رفتارهاي روزانه ما هزاران مورد از بازتاب ذهنيتهاي ما وجود داشته باشد كه تاكنون ناشناخته مانده است.